-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:7670 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

معناي تغير احكام اوليه چيست؟
معناي تغيّر در احكام اوليه آن نيست كه اين احكام براي زماني معين (نسخ) و يا در موقعيتي خاص دربارة موضوعات خود وضع و مقرر مي‎شوند، سپس با منقضي شدن آن زمان يا آن موقعيت خاص و يا انتفاء موضوعات آن احكام، از بين مي‎روند، مانند اينكه اصلاً وضع و مقرر نشده بودند، بلكه با نظر به توضيحي كه مي‎دهيم، از قبيل منتفي شدن حكم به جهت انتفاء موضوع خويش است، زيرا احكام اوليه كه مستند به نيازهاي ثابت در ارتباط با مصالح و مفاسد واقعي، از قبيل قضاياي حقيقيه هستند كه موضوعات آنها ذاتاً داراي مصالح يا مفاسد مي‎باشند، به همين جهت است كه با عدم تحقق موضوع، قضاياي مزبور معدوم نمي‎شوند، بلكه فعليت پيدا نمي‎كنند. به عنوان مثال ـ اگر روزي فرا رسيد كه عوامل اخلال حيات مادي يا معنوي انسانها از جامعه‎اي منتفي گشتند، بديهي است كه حكم جهاد و مبارزه در آن جامعه منتفي مي‎گردد. اين انتفاء حكم مانند نسخ يا نابودي كلي حكم مزبور نيست، بلكه انتفاء موضوع موجب شده است كه حكم فعليت نداشته باشد. مثال ديگر چنين است كه اگر به علتي يا عللي توليد مسكرات در يك جامعه منتفي گردد، لازمه‎اش آن نيست كه حكم اولي مسكرات كه ممنوعيت و حرمت است از بين رفته است، بلكه به جهت نبودن موضوع، حكم مزبور فعليت ندارد، زيرا در مثال اول ماهيت عامل اخلال حيات مادي يا معنوي انسانها، فساد و پليدي است كه مقتضي مبارزه و جهاد با آن است. اگر آن عامل وجود خارجي پيدا كرد، حكم مزبور (مبارزه و جهاد) نيز فعليت پيدا مي‎كند و هر انساني كه داراي شرائط تكليف است مانند قدرت و عقل و بلوغ مكلف به امتثال آن حكم مي‎گردد. و اگر آن عامل وجود خارجي پيدا نكرد، حكم مزبور به فعليت نمي‎رسد نه اينكه از بين مي‎رود. يك مثال ديگر را نيز مي‎توان در نظر گرفت و آن احكام بردگي است. مي‎دانيم كه بردگي از دورانهاي بسيار قديم ريشه‎هاي عميق و پيچيده‎اي در جوامع بشري داشته است. صاحبنظران محقق در سرگذشت جوامع بشري دربارة شدت استحكام ريشه‎هاي بردگي در ميان اقوام و ملل دورانهاي باستاني چنين مي‎گويند كه: «حيات اجتماعي و سياسي و اخلاقي و حقوقي و اقتصادي انسانها در آن دورانها مبتني بر اصل بردگي بود به طوري كه بدون پذيرش آن هيچ‎يك از امور مزبور قابل تفسير و تحليل نبود.» مضمون اين جمله را از كتاب آلفرد نورث وايتهد (سرگذشت انديشه‎ها) نقل نموديم. اسلام با واقع‎بيني الهي خود مبارزه با اين پديده را با منطقي‎ترين طرق آغاز و ريشة آن را تدريجاً از جوامع اسلام بركنده است. و بدين ترتيب موضوع بردگي منتفي گشته و به پيروي آن، احكام بردگي از فعليت مي‎افتد.




ترجمه و تفسير نهج‎البلاغه ج 24
آية الله محمدتقي جعفري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.